You are currently viewing ناتوانی ذهنی چیست؟

ناتوانی ذهنی چیست؟

به نام خدا

در این مقاله از سری مقاله های کلینیک محیا قصد داریم تا به بررسی ناتوانی ذهنی در کودکان بپردازیم:

 

ناتوانی ذهنی چیست؟

دو کودک دارای ناتوانی ذهنی

ناتوانی ذهنی (Intellectual Disability) ، به گروهی از وضعیت های تحولی با نقصان و محدودیت قابل توجه در عملکرد های فکری و شناختی گفته می‌شود که آثار آن در عملکرد های دیگری مانند مهارت های انطباقی ، یادگیری و بعضا نیز در حرکات و وضعیت جسمی فرد ، دیده می‌شود.

در ابتدا ، این دسته از کودکان را به دلیل تاخیر آشکار در کسب مایلستون های رشدی ذهنی و شناختی نسبت به سایر همسالان خود ، عقب مانده ذهنی (Mental retarded) می‌نامیدند که با مرور زمان ، باعث به وجود آمدن جو نامناسب روحی و مشکلات روانشناختی برای این بیماران و خانواده های آن ها می‌شد.

بر اساس معیار های ذکر شده در کتب مرجع مرتبط با اختلالات روانپزشکی کودکان و نوجوانان ، تشخیص و برچسب گذاری کودکان با ناتوانی ذهنی ، با در نظر گرفتن ۳ ملاک اساسی زیر انجام می‌پذیرد :

• میزان هوشبهر (Intelligence quotient) غیر طبیعی
• نقص و محدودیت در عملکرد های سازگارانه
• پیدایش قبل از ۱۸ سالگی

میزان شیوع و پراکندگی کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی در اقصی نقاط جهان یکدست نبوده و بسته به فاکتور های وراثتی و محیطی (کشور محل سکونت و امکانات محیطی در دسترس) ، از حدود ۱ الی ۳ درصد در جمعیت عمومی ، متغیر می‌باشد.

همچنین مشخص شده است که شیوع این اختلال در بین پسران ، حدود ۱.۵ برابر دختران بوده و از این نظر پسران در خطر آسیب پذیری بیشتری قرار خواهند گرفت.

 

تشخیص ناتوانی ذهنی

کودک ناتوان ذهنی

همانطور که پیش از این نیز بیان شد ، محرز شدن ابتلا به ناتوانی ذهنی با دو علامت کلی IQ غیر طبیعی و نقص در اجرای کارکرد های انطباقی صورت می‌پذیرد.

میزان بهره هوشی (IQ) ، متغیری عددی در بازه ۱ تا ۱۰۰ است که میزان هوشبهر هر فرد را ، با توجه به معیار های خاصی اندازه گیری می‌کند.

بر اساس اطلاعات موجود در کتب مرجع ، میزان هوشبهر طبیعی برای کودکان سالم را بالاتر از ۷۰ الی ۷۵ دانسته و بر همین اساس ، ناتوانی ذهنی را به میزان IQ کمتر از این اعداد نسبت می‌دهند.

ناتوانی ذهنی یک طیف پیوسته از خفیف تا شدید را دربرگرفته که برای راحتی فهم ، آن را به ۴ دسته خفیف (بهره هوشی ۵۵ الی ۷۰) ، متوسط (بهره هوشی ۴۰ الی ۵۴) ، شدید (بهره هوشی ۲۵ تا ۴۰) و عمیق (بهره هوشی زیر ۲۴) تقسیم بندی می‌کنند.

در حیطه مهارت های سازشی و انطباقی اما ، عموما سه حیطه کلی را مورد ارزیابی قرار می‌دهند :

• حیطه مفهومی (Conceptual)
(که در بر گیرنده مهارت های مرتبط با زبان ، خواندن ، نوشتن ، ریاضیات ، استدلال ، یادگیری و دانش اندوزی و نیز حافظه و توجه هشیار می‌باشد.)

• حیطه اجتماعی (Social)
(که در بر گیرنده مهارت های مرتبط با همدلی ، قضاوت اجتماعی ، ارتباط و تعامل اجتماعی ، دوست پیدا کردن و … می‌باشد.)

• حیطه تمرینی و عملی (Practical)
(که در بر گیرنده مهارت های مرتبط با مراقبت شخصی ، مسئولیت های شغلی ، مدیریت پول ، تفریح و اوقات فراغت و مهارت های پیش نیاز برای کار های روزمره و کارساز روزمره می‌باشد.)

اختلال و نقصان عملکرد در اجرا کردن یک یا چند حیطه از حیطه های سه‌گانه فوق ، به عنوان یکی از شروط اصلی تشخیصی در ارزیابی های کودکان با کم توانی های ذهنی به حساب می‌آیند.

با وجود این که علائم ناتوانی ذهنی در همان دوران شیرخوارگی و نوپایی پدیدار شده و تاخیر در مهارت های زبانی یا حرکتی ممکن است به وضوح دیده شوند ، اما با این حال ، تشخیص ناتوانی ذهنی (به خصوص سطوح خفیف تر آن) ممکن است تا رسیدن کودک به سنین دبستان و با ظهور علائم اختلال در توجه ، تفکر انتزاعی و یادگیری دروس و حل مسائل ریاضی ، به تاخیر بیفتد.
در همین مورد شایان توجه است که نباید از وجه اشتراک میان ناتوانی های ذهنی ، با دیگر اختلالات مختل کننده یادگیری در سنین مدرسه از قبیل طیف اتیسم (ASD) و یا اختلالات یادگیری (LD) غافل بود و آن ها را با ناتوانی ذهنی اشتباه گرفت.

 

علل و سبب شناسی ابتلا به عقب ماندگی ذهنی

کودک سندرم داون مبتلا به ناتوانی ذهنی

به نظر می‌رسد مجموعه ای از عوامل گوناگون ، دستگاه اعصاب مرکزی کودکان را تحت تاثیر قرار داده و از این رو مانند بسیاری از اختلالات نورولوژیک دیگر ، علل بروز این اختلال را می‌توان از نظر زمان پیدایش ، به سه دسته کلی علل پیش از تولد ، در حین تولد و پس از تولد ، و از نظر ماهیت آن ها به دو گروه کلی عوامل وراثتی و عوامل محیطی تقسیم بندی کرد.

در این بین می‌توان علل پیش از تولد را حائز اهمیت بیشتری دانست.

• علل پیش از تولد :

عواملی مانند ابتلای کودک به ناهنجاری های ژنتیکی مانند سندرم داون ، سندرم ایکس شکننده و یا آلودگی رحم مادر به عفونت های گوناگون ، در جمله این موارد قرار می‌گیرند.

• علل حین تولد :

عواملی مثل آسیب به سر و گردن جنین در هنگام عبور از کانال زایمان (با استفاده از ابزاری مثل فورسپس) و یا تنگی کانال و کمبود اکسیژن (HIE) ، در این دسته بندی قرار خواهند گرفت.

• علل پس از تولد :

آسیب شدید به سر کودک و نیز فقر مضاعف محیط پیرامون او (سوء تغذیه ، فقدان محرک های حسی مطلوب و اهمال و کم کاری پرستار کودک) از جمله مواردی هستند که می‌توان آن ها را در این زیر گروه ، تقسیم بندی کرد.

دیدگاهتان را بنویسید