اختلال یادگیری چیست؟ بررسی تخصصی انواع اختلالات یادگیری خاص به همراه علل بروز، کاردرمانی در انواع اختلال یادگیری
کاردرمانی اختلال یادگیری
اختلال یادگیری خاص به چه معناست؟
شاید شما هم در نخستین روزهای بازدید از مراکز کاردرمانی اطفال، در مواجه با کودکان دارای اختلال یادگیری کمی دچار سردرگمی شده باشید.
کودکانی که از نظر ظاهری دارای چهره و اندامی کاملا طبیعی میباشند. رشد کافی و نرمال قد و وزن آنها، حاکی از به هنجار بودن خلقت جسمی آنها بوده و از این نظر با کودکان سالم تفاوتی نخواهند داشت.
از نظر بهره هوشی کم و بیش عادی بوده و ورودی ادراک دیداری و شنیداری آنها در محدوده طبیعی قرار دارد.
پس مشکل چیست؟ چرا متخصصین کاردرمانی باید پذیرای کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در مراکز توانبخشی باشند؟
ماجرا از سالهای اولیه ورود این کودکان به مدرسه شروع میشود.
هنگامی که در فهم و یادگیری دروس مختلفی مثل حساب و ریاضیات، خواندن و نوشتن زبان مادری و یا انجام مهارتهای حرکتی ظریف و یا نیازمند به هماهنگی حرکت و ادراک، دچار مشکلات عدیده و جدی میشوند.
مسلما یکی از مهم و تاثیرگذارترین مباحث در درمان هر نوع بیماری و اختلال (مانند کاردرمانی اختلال یادگیری)، تشخیص بهنگام آن میباشد.
به همین جهت؛ آشنایی با علائم، نشانهها و تظاهرات بالینی برخاسته از این مشکل ضروری به نظر میرسد.
مشکلات این کودکان تا رسیدن به دوران مقاطع اولیه تحصیلی خود، اغلب از چشم دیگران پنهان باقی میماند؛ با این حال، گاهی والدین نخستین کسانی هستند که در همان سالهای ابتدایی زندگی به عادی نبودن فرزند خود پی میبرند.
کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ارتباط برقرار کردن با دیگران را به خوبی فرا گرفتهاند، با اطرافیان خود صحبت میکنند، بازی کردن را مانند سایر کودکان یاد گرفته و در برقراری تعامل با سایر همسالان خود، توانا هستند.
اخلاق و رفتار آنها در نگاه اول مانند هر کودک دیگری عادی به نظر میرسد؛ گاه بیحوصله و بد اخلاق و گاه خوش خلق و دارای شور و شوقی وصف ناپذیر.
در پیش برد فعالیتهای روزمره خود اغلب فاقد مشکل بوده و از عهده انجام کارهایی که والدین بر دوش آنها میگذارند «کم و بیش» بر میآیند.
اما اختلال یادگیری ممکن است موجب عدم موفقیت تحصیلی برای این کودکان شود و نیز موجب دلسردی، عزت نفس پایین، سرخوردگی و به هم خوردن روابط با همسالان گردد.
تشخیص زود هنگام اختلال یادگیری، در سالهای قبل از ورود به مدرسه، معمولا به دو حوزه مهارتهای «ارتباطی» و «حرکتی» محدود میشود.
مشکلات ارتباطی از قبیل تاخیر در سخن گفتن، نارسایی یا دشواری در بیان خواستهها، تمرکز ضعیف، دامنه توجه گسترده و نا استوار، نشان دادن بیعلاقگی در انجام و بر دوش کشیدن وظایف محول شده و از زیر کار در رفتن و مواردی دیگر از این قبیل و همچنین کم توان و بیاشتیاق بودن نسبت به انجام فعالیتهایی مثل نقاشی، درست کردن کاردستی با قیچی، خمیر بازی، دوخت با منگنه و یا نخ و پارچه و یا حتی دوچرخه سواری نیز ویژگیهایی هستند که نباید با آنچه که عموما با «شیطنت» و «شر و شور بودن» از آنها یاد میشود، اشتباه گرفته شوند.
همچنین حافظه دیداری و شنیداری ضعیف، از جمله مواردی هستند که عموما در سنین پایینتر گرچه کمتر به چشم میآیند، اما نشانههای مهمی از یادگیری ضعیف و کمتر از حد انتظار محسوب میشوند.
و اما درباره شخصیت این بچهها، فعلا به همین قدر اکتفا کنید که به دلیل ناتوانی یا کم توانی در یادگیری موارد مختلف و یا حل و فصل برخی از مشکلات (به خصوص در مواردی که دیگران از آنها انتظار دارند)، ممکن است نسبت به برخی افراد و بعضی از مسائل، پرخاشگر، نا امید، خجالتی، خود سر و لجباز باشند، اما این بدان معنی نیست که همواره خلق و خویی ناهنجار و گستاخانه خواهند داشت.
همچنین این کودکان نمیتوانند آنچه را که درباره روش حل یک مسئله ریاضی یا طرز صحیح خواندن و نوشتن حروف در کنار یکدیگر از آموزگار خود دریافت میکنند یاد گرفته و به کار گیرند؛ چون آنچه را که میبینند و میشنوند، نمیتوانند به درستی پردازش، تجزیه و تحلیل و درک کنند؛
ولی این بدان معنا نیست که نابینا یا ناشنوا هستند.
پسران حدود ۳ برابر دختران به اختلال (اختلالات) یادگیری مبتلا میشوند.
اصلیترین تفاوت میان آنها و دیگر کودکان استثنایی مثل کودکان مبتلا به ASD ، کودکان ID و غیره این است که ورودی ادراک و هوش بهر ایشان وضعیتی طبیعی داشته و از این رو افرادی که دارای هر گونه نقص و کاستی حاصل از بدفورمی یا آسیبهای جسمی در ورودی حواسی مانند بینایی (چشم)، شنوایی (گوش)، لامسه (پوست) و همچنین عقب ماندگی ذهنی متوسط یا شدید هستند، جزو مبتلایان به این دسته از اختلالات طبقه بندی نخواهند شد.
شایان به ذکر است که این اختلال، معمولا با اختلالات دیگری مانند اختلال نقص توجه همراه میشود و اصلی ترین روش درمان آن نیز مداخلات توانبخشی (به ویژه کاردرمانی) خواهد بود.
البته عوارض و تظاهرات بالینی این مشکلات، به حدی نیست که از کودک به عنوان بیش فعال و یا مبتلا به ADHD یاد شود، بلکه تشخیص را بر مبنای اختلال یادگیری ویژه قرار داده و از این اختلالات همراه به عنوان عوامل تشدید کننده بیماری اصلی یاد میکنند.
در نهایت باید گفت که این اختلالات متعاقبا به افت و پسرفت تحصیلی منجر میشوند؛ اما این بدان معنا نیست که هر کودک دارای افت یا اشکال در فرآیند تحصیل خود، مبتلا به اختلالات یادگیری شده است.
با تمرکز روی رشد همه این کودکان به عنوان یک انسان و نه فقط برای دستاوردهای تحصیلی، عادات احساسی خوبی در آنها ریشه میدواند که نتیجتا زمینه موفقیت این کودکان را در طول زندگیشان فراهم خواهد ساخت.
علت ابتلا کودکان به اختلال یادگیری چیست؟
اگرچه عوامل مختلفی در بروز ناتوانیهای یادگیری دخالت دارند اما تا کنون اندیشمندان و درمانگران فعال در این حوزه از شناخت و بر شمردن دلایل دقیق و قطعی این دسته از اختلالات، ناتوان بودهاند؛ برخی از مشکلات کنونی درباره درمان اختلالات یادگیری نیز بازتابی از همین ناتوانی در اشاره دقیق به علل بروز میباشند؛ که این امر لزوم سبب شناسی و بررسی نظریات مختلف در حوزه اختلالات و نارساییهای یادگیری را به اثبات میرساند. با این حال جمعی از عوامل وراثتی و محیطی را میتوان برشمرد که با آسیبهای مختلف فیزیکی یا شناختی به CNS ، منجر به ابتلای به اختلالات نورولوژیک، به ویژه اختلال یادگیری میشوند. دسته بندی این عوامل مختصراً بدین شرح میباشد:
۱. عوامل قبل از تولد
از این عوامل میتوان به عدم تناسب خون مادر با جنین، هرگونه اختلال در ترشحات داخلی مادر، استفاده از دارو، قرار گرفتن در برابر اشعه، سوء تغذیه مادر در حین دوران حاملگی و بیماریهای مادر که روی جنین اثر میگذارند، اشاره کرد. برای مثال اعتیاد به الکل و استعمال مواد مخدر توسط مادر در طول دوران حاملگی میتواند سبب سرخچه و یا ناهنجاری رشد و تحول سیستم عصبی شود.
۲. عوامل حین تولد
عواملی هستند که در حین تولد روی کودک تاثیر میگذارند. از جمله این عوامل میتوان به کم اکسیژنی (فقدان اکسیژن و خفگی در حین تولد)، جراحتهای ناشی از استفاده دستگاههای طبی مانند فورسپس ، نارس بودن نوزاد، تولد با پا و آمدن جفت پیش از نوزاد اشاره کرد.
۳. عوامل پس از تولد
عواملی هستند که بعد از تولد رخ میدهند.
از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بیماریهایی مانند آنسفالیت ، مننژیت ، سرخک، سرخچه، مخملک که میتوانند روی مغز و سایر بخشهای سیستم عصبی تأثیر گذارند، مسمومیت سرب و….
۴. وراثت و ابتلا به اختلال یادگیری
شواهد نشان از این موضوع دارند که ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشوند. برای نمونه، احتمال بروز اختلالات یادگیری در خانوادههایی با ازدواج فامیلی و درجه خویشاوندی نزدیکتر، بیشتر است. مطالعات متعددی در ارتباط با قابلیت ارثی بودن ناتوانیهای خواندن، نوشتن و زبان انجام شده است. همچنین شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در بعضی خانوادهها بیشتر از دیگران دیده میشود. مطالعات انجام شده بر روی دوقلوها هم به گونهای حاکی از نشانههای عوامل ژنتیکی است.
۵. محرومیتهای محیطی و تغذیهای
مطالعات بسیاری در مورد تاثیرات کمبود محرکهای محیطی اولیه و تاثیرات سوء تغذیه شدید در سالهای اول زندگی کودک انجام شده است. بسیاری از نظریهها به این باورند که سوءتغذیه یا فقدان محرکهای حسی و روانشناختی در ماهها و سالهای اول زندگی کودک میتواند روی کودک اثر بگذارد و به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری او بیافزاید.
بعضی محققان هم به این باورند که علاوه بر این موارد، آلرژیها، حساسیت در کودکان، سرماخوردگیهای مزمن و مشکلات تنفسی هم در یادگیری کودکان موثر هستند.
عوامل آموزشی اما، که شامل مواردی مثل تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان، عدم فراگیری معلم نسبت به مهارتهای لازم برای تدریس درسهای پایه در مدارس، سوء رفتار با کودک در محیطهای اموزشی، تدریس عملی نادرست، اختلال یا نقص در برنامههای آموزشی مثل عدم حضور معلم یا جابجایی معلمان، فقدان مهارت کافی در معلمین و غیبتهای مکرر از کلاس درس میباشند، نقشی در بروز این اختلال نورولوژیک نداشته و از آنها میتوان به عنوان علل بروز «عدم یادگیری صحیح» یاد کرد.
در انتهای بحث، مجددا قابل تاکید است که اهمیت اطلاع از علل بروز اختلالات و ناتوانیهای یادگیری، در درک بهتر مفاهیم آن و همچنین درک شایستهتر کودکان دچار این اختلالات بازتاب پیدا میکند؛ که نتیجتا موجب دریافت حمایتهای مناسب از جانب خانواده و اطرافیان خواهد شد؛ امری که مهمترین نقش را در بهبود شرایط کودک و موفقیت هر چه بیشتر او در طی فرایند درمان و توانبخشی دارد، و بهبود و روزافزونی آن، منتظر است.
تشخیص اختلال یادگیری خاص
در تشخیص اختلالات یادگیری، گام ابتدایی که بسیار حائز اهمیت میباشد، «توجه به مراحل رشد نرمال برای کودکان دبستانی و پیش دبستانی» است، چرا که پیدایش سریع تفاوتهای رشدی، ممکن است نشانه اولیهای از اختلال یادگیری باشد.
البته همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، اغلب قبل از سنین پیش دبستانی، تشخیص این اختلال در کودکان (مگر در موارد حاد)، تقریبا غیرممکن است. اما به هر جهت، در صورت تشخیص سریع، مشکلاتی که در اوایل روند رشد مشاهده میشوند، غالبا با مداخله به هنگام، به راحتی اصلاح خواهند شد.
قبل از اقدام به بررسی اولیه ابتلا به اختلالات یادگیری مختلف، میبایست وجود این دسته از علل و اختلالات با یک ارزیابی جامع، به طور کلی رد شوند (ارزیابی جامع فرآیندی است که به موجب آن ماهیت دقیق مشکلات یادگیری یک کودک مشخص شده و با بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف کودک، سعی بر پیدا کردن علتی برای مشکلات وی خواهیم داشت):
• بیماری و نقصهای احتمالی موجود در چشم یا گوش کودک (اختلالات دیداری و شنیداری که حاصل از ورود ناصحیح اطلاعات باشند)
• ناتوانی ذهنی و بهره هوشی کمتر از حد طبیعی مورد نیاز یادگیری و آموزشهای عادی
• ناتوانیهای جسمی در دستگاه حرکتی
• آسیب مغزی «وسیع»
• وجود صرعهای مکرر (هرچند کوچک)
• مصرف داروهای پایین آورنده کارکرد مغز در زمینههای هشیاری، توجه و یادگیری
• فقدان آشنایی کافی کودک با زبانی که به وسیله آن تحت آموزش قرار گرفته است
• تدریس بسیار بیکیفیت و غیبتهای مکرر از محیط آموزشی
• افسردگی حاد، اضطراب فراگیر و سایر اختلالات روانی گسترده
البته در بعضی از کودکان، وجود کمرنگ و خفیف یک یا دو مشکل از موارد ذکر شده نیز، مشاهده شده است؛ اما عوارض این مشکلات در نهایت پیشرفت ضعیف یادگیری و تحصیل آنها را اصلا و ابدا به اندازه کافی توجیه نمیکند؛ به همین خاطر از آنها به عنوان عوامل تشدید کننده ضعف یادگیری، یاد میشود.
شایان توجه است که تشخیص اختلالات یادگیری، بیشتر یک فرایند است تا یک مرحله منفرد.
این فرایند شامل مصاحبه و تکمیل شرح حال، بررسی سابقه، تست گرفتن و مشاهده بالینی کودک توسط یک متخصص است.
انواع متخصصانی که ممکن است قادر به تست و تشخیص ناتوانی و اختلالات یادگیری باشند عبارتاند از:
روانشناسان بالینی، روانپزشکان کودک، کارشناسان آموزشی، روانشناسان رشد، متخصصین مغز و اعصاب، متخصصین سنجش بینایی و شنوایی، ارگوتراپیستها یا متخصصین کاردرمانی و گفتاردرمانگران
گاهی اوقات نیز این متخصصان به منظور دستیابی به تشخیصی دقیقتر، به صورت یک تیم واحد با هم هماهنگ میشوند.
آموزش افراد دارای ناتوانیهای یادگیری، مستلزم این است که فرآیند تشخیص بر اساس یک آزمون واحد انجام نشود، بلکه بر پایه مجموعهای از آزمونها و تستها در زمینههای مختلف باشد. با این وجود، برخی تستهای رسمی و متداولی که برای تشخیص اختلالات یادگیری مورد استفاده قرار میگیرند، شامل: تستهای هوش، آزمونهای پیشرفت تحصیلی در سه بعد خواندن -نوشتن – ریاضیات، آزمون یکپارچگی بینایی – حرکتی و آزمونهای شنوایی وپمن، آزمون برتری طرفی و آزمون زبان هستند. اما ممکن است بسته به ترجیحات شخصی که ارزیابی را انجام میدهد و نیازهای کودک، آزمونهای دیگری نیز مورد استفاده قرار گیرند.
اختلالات یادگیری از کودکی به کودک دیگر متفاوت اند. به همین سبب، شناسایی اختلالات یادگیری عموما آسان نیست و به دلیل تنوع و طیف گسترده، هیچ علائم و مشخصات خاص و واحدی وجود ندارد که بتوانیم به عنوان اثبات این اختلال مدنظر قرار دهیم. با این حال در سنین مختلف، برخی علائم هشدار دهنده بیشتر شایعاند؛ که آگاهی از آنها به تسریع روند تشخیص ناتوانیهای یادگیری کمک میکند. شایان ذکر است که حتی کودکانی که اختلالی در یادگیری ندارند، ممکن است در بازههای زمانی کوتاه، برخی از این مشکلات را تجربه کنند ولی تا زمانی که اختلال مداوم در تواناییهای کودک و تسلط او بر مهارتهای خاص وجود ندارد، جای نگرانی نیست. به هر جهت، صرف نظر از اینکه مشکلات کودک به دلیل اختلال در یادگیری است یا خیر، مداخله لازم است.
کودک باید توانایی محدود کردن دامنه توجه خود به یک موضوع معین و به همین ترتیب جدا کردن توجه از یک موضوع و پرداختن به یک موضوع معین دیگر را یاد بگیرد.
بیتوجهی: بعضی از کودکان با نارسایی ویژه یادگیری، توانایی جدا کردن یک محرک معین از میان محرکهای محیطی گوناگون و فقط به همان توجه کردن را ندارند.
توجه بیش از اندازه: بعضی از کودکان با نارساییهای ویژه در یادگیری بر روی جزئیاتی که در واقع چندان هم مهم نیستند، بیش از اندازه توجه میکنند و در نتیجه از موضوعات اساسی و مطلوب دیگر، باز میمانند.
در بخش زیر، برخی از انواع متداول علائم هشداردهنده برای اختلالات یادگیری بر اساس محدودههای سنی مختلف ذکر شده است:
سنین پیش دبستانی
- مشکلات تلفظ کلمات
- مشکل در یافتن کلمه مناسب
- مشکل در ریتم وقافیه
- مشکل در یادگیری الفبا، اعداد، رنگها، اشکال، روزهای هفته
- مشکل در پیروی از دستورالعملها یا روالهای روتین یادگیری
- مشکل در کنترل ماژیک، مداد و قیچی یا رنگ آمیزی درون خطوط
- مشکل با دکمهها، زیپها و بستن بند کفش
سنین ۷-۹ سالگی
- مشکل در یادگیری ارتباط بین حروف و صداها
- ناتوانی در ترکیب صداها برای ساخت کلمات
- گیج شدن هنگام خواندن کلمات ساده
- کندی در یادگیری مهارتهای جدید
- اشتباه در املای کلمات به طور مداوم و خطاهای همیشگی
- مشکل در یادگیری مفاهیم پایه ریاضی
- مشکل در گفتن زمان و به خاطر سپردن توالیها
سنین ۱۰-۱۳ سالگی
- مشکل در درک مطلب یا مهارت ریاضی
- مشکل در سوالات تشریحی و مسالههای واژگان
- عدم علاقه به خواندن و نوشتن. پرهیز از خواندن با صدای بلند
- دستخط شلخته و نامرتب
- مهارتهای انضباطی ضعیف (برای مثال اتاق خواب، مشق شب، میز کار نامنظم و نامرتب است)
- مشکل در شرکت بحثهای کلاسی و بیان افکار با صدای بلند
انواع اختلالات یادگیری
محققان معمولا انواع اختلالات یادگیری را از دو دیدگاه «تحولی» و «تحصیلی» مورد بررسی قرار میدهند.
دیدگاه تحولی، مبنای جست و جو و تعریف علل مشکلات تحصیلی کودکان مبتلا به این اختلالات را موارد اساسی و زیر بنایی قرار میدهد.
مشکلاتی مثل: اختلالهای فکری، اختلالهای زبانی، اختلالهای توجهی، اختلالهای حافظهای، نارساییهای پردازش حسی و اختلالهای درکی – حرکتی همگی از جمله اختلالات یادگیری تحولی هستند.
مدل تحصیلی – تحولی بر این نکته توجه دارد که کودک مبتلا به اختلالات یادگیری تحصیلی، با مجموعهای از مشکلات تحولی پردازش اطلاعات در مغز خود به مدرسه وارد میشود و همانطور که قبل از این هم به آن اشاره کردیم، والدین این کودکان به ندرت قبل از سنین ورود آنها به مدرسه، متوجه اثرات این مشکلات در دو حیطه ارتباط و حرکت کودک میشوند.
اختلالات یادگیری تحصیلی را عموما به چهار حوزه ریاضیات و حساب، روخوانی روان متون، تواناییهای نوشتاری و خطی و مهارتهای حرکتی و درکی – حرکتی تقسیم بندی میکنند.
البته این قبیل دانش آموزان، ممکن است فقط در یکی از حیطههای ذکر شده و یا در دو یا چند حیطه دچار مشکل باشند.
شدت اختلالات یادگیری در افراد مختلف نیز متفاوت است و به سه دسته خفیف، متوسط و شدید تقسیم میشود. تفاوت در آنجا است که برای مثال برخی از افراد با اختلال یادگیری خفیف میتوانند به راحتی حرف بزنند و از خود مراقبت کنند؛ اما ممکن است به زمانی بیش از حد معمول برای یادگیری مهارتهای جدید نیاز داشته باشند و اگر اختلال یادگیری خیلی شدید باشد، امکان دارد فرد به هیچ وجه نتواند با دیگران ارتباط بگیرد.
در ادامه اختلالات شایع یادگیری تحصیلی را مختصرا بررسی میکنیم:
اختلال یادگیری خواندن (نارساخوانی یا Dyslexia)
کودکان مبتلا به اختلال خواندن ممکن است در خواندن شفاهی دچار اشتباهات متعددی شوند.
این اشتباهات شامل حذف، اضافه کردن و یا تحریف کلمات است. چنین کودکانی در تشخیص ویژگیها و اندازه حروف چاپی، بخصوص حروفی که در جهت گیری فضایی و طول خط متفاوتند دچار اشکال میباشند. مشکلات این افراد در برخورد با زبان نوشتاری یا چاپی ممکن است مربوط به حروف منفرد، جملات و حتی بعضی صفحات باشد؛ سرعت خواندن کودک کند است و اغلب میزان درک او پایین است. اکثر کودکان دچار کم توانی خواندن، متناسب با سنشان قادرند از روی متن نوشتاری یا چاپی کپی کنند، ولی تقریبا همه آنها در هجی کردن مشکل دارند. معمولا همراه با این اختلال مشکلات زبانی نیز وجود دارد که به صورت اختلال در تمایز دهی صدا و توالی مناسب کلمات بروز پیدا میکند.
کودک مبتلا به اختلال خواندن ممکن است از کلمه وسط یا آخر یک کلمه نوشته شده یا چاپی شروع به خواندن کند. اکثر کودکان مبتلا به اختلال خواندن، خواندن و نوشتن را دوست ندارند.
حتی بدون کمکهای اصلاحی نیز بسیاری از کودکان مبتلا به کم توانی خواندن در طی دو سال اول ابتدایی اطلاعاتی در مورد زبان چاپی بدست میآورند. تا آخر کلاس اول ممکن است برخی از آنها خواندن چند کلمه را یاد گرفته باشند ولی اگر کلاس سوم هیچگونه مداخله آموزشی و کمکی اعمال نشود، این کودکان از نظر خواندن دچار مشکلات جدی خواهند شد.
اگر آموزشهای کمکی به موقع شروع شده باشد در موارد خفیف میتوان آن را از اواخر سال اول یا دوم دبستان قطع کرد، در موارد شدیدتر هم بسته به الگو و شدت نقایص، آموزش کمکی ممکن است تا دوره راهنمایی و دبیرستان نیز ادامه یابد.
مشکلات اساسی خواندن زمانی اتفاق میافتند که درک رابطه بین اصوات، حروف و کلمات مشکل باشد. مشکلات درک مطلب نیز وقتی رخ میدهد که توانایی درک معنای کلمات، عبارات و پاراگرافها وجود نداشته باشد.
علائم اختلال خواندن شامل مشکل در موارد زیر است:
- تشخیص حرف و کلمه
- درک کلمات و ایدهها
- سرعت خواندن و روان خواندن
- مهارتهای لغات عمومی
اختلال یادگیری ریاضی (حساب پریشی یا Dyscalculia)
اصطلاحات دیگری که برای این اختلال به کار رفتهاند عبارتند از:
سندرم گرشتمن، محاسبه پریشی و اختلال مادرزادی در حساب، ناتوانی در حساب و اختلال حساب مربوط به رشد.
اختلالات یادگیری ریاضی بسته به سایر نقاط قوت و ضعف کودک بسیار متفاوت است.
توانایی کودک در ریاضی میتواند توسط اختلال در یادگیری زبان، اختلال در پردازش بینایی، مشکل در توالی، حافظه یا نظم تحت تأثیر قرار گیرد.
کودکی با اختلال یادگیری ریاضی، ممکن است با حفظ و مرتب سازی اعداد، نشانههای عملگر و «واقعیتهای» عددی (مانند ۵ + ۵ = ۱۰) مشکل داشته باشد. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی ممکن است در اصول شمارش (مانند شمارش اعداد زوج یا پنچ تایی) یا در گفتن زمان مشکل داشته باشند.
اختلال یادگیری نوشتن (نوشتار پریشی یا Dysgraphia)
اختلال یادگیری نوشتن میتواند فعالیت فیزیکی نوشتن یا فعالیت ذهنی درک و تلفیق اطلاعات را درگیر کند. اختلال اساسی نوشتن به مشکل فیزیکی در نوشتن کلمات و حروف اشاره دارد. ناتوانی در نوشتن مفهومی، در واقع مشکل در ساماندهی افکار بر روی کاغذ است.
علائم اختلال نوشتن حول عمل نوشتن میباشد. این علائم شامل مشکلات در موارد زیر میباشد:
- مرتب بودن و پیوستگی در نوشتن
- نوشتن دقیق حروف و کلمات
- ثبات املا
- نظم و انسجام در نوشتن
اختلال یادگیری زبان (Aphasia & Dysphasia)
اختلالات یادگیری زبان و ارتباطات شامل توانایی درک یا تولید زبان گفتار است. زبان نیز یک فعالیت خروجی محسوب میشود، زیرا برای توضیح کلامی در مورد یک چیز یا برقراری ارتباط با شخص دیگر به ساماندهی افکار در مغز و فراخوانی مناسب کلمات احتیاج دارد.
نشانههای یک اختلال یادگیری زبان شامل مشکل در مهارتهای زبان کلامی مانند توانایی بازگویی داستان و روان بودن گفتار و همچنین توانایی درک معنای کلمات، قسمتهایی از گفتار و… میباشد.
اختلالات یادگیری غیرکلامی (Nonverbal)
درصد قابل توجهی از ارتباطات انسان غیرکلامی است. ارتباطاتی شامل زبان بدن، حالات صورت و لحن صدا.
مبتلایان به NLD در تفسیر این زبان بیکلام و تنها با تکیه بر دریافت چند درصدی از ارتباط کلامی خود، برای درک معنای کامل سخنان دیگران مشکل دارند. از آنجا که افراد مبتلا به NLD با توجه به دشواریهایی که در زبان بدن، حالات صورت، تن صدا و نشانههای دیگر دارند، بسیار به بیان کلامی اعتماد میکنند. آنها برای جبران مشکلات خود غالباً زیاد صحبت میکنند. در نتیجه، بیشتر کودکان مبتلا به NLD دارای دایره واژگان گسترده و حافظه برجسته و احتباس شنوایی هستند.
اختلال یادگیری مهارت های حرکتی (Dyspraxia)
هر چند مبحث اختلالات ویژه تحصیلی را متشکل از ۳ اختلال عمده و اصلی خواندن، نوشتن و حساب میدانند، اما همچنان اندیشمندان و منابع معتبر زیادی هستند که زیر بار این محدودیت نرفته و اختلالهای حرکتی یا ناشی گری را نیز زیر مجموعه اختلالات ویژه تقسیم بندی میکنند. اختلال حرکتی به مشکلات حرکت و هماهنگی شامل مهارتهای حرکتی ظریف (مانند بریدن با قیچی، نوشتن) یا مهارتهای حرکتی درشت (مانند دویدن، پریدن و لی لی کردن) اشاره دارد. از فعالیت حرکتی گاهی اوقات با عنوان فعالیت «خروجی» نیز یاد میشود به این معنی که مربوط به خروجی اطلاعات از مغز است. برای دویدن، پریدن، نوشتن یا بریدن چیزی، مغز باید بتواند با اندامهای لازم ارتباط برقرار کند تا عمل به صورت کامل انجام شود.
کاردرمانی اختلال یادگیری
برای مشاهده صفحه پرسشنامه ها کلیک کنید!
ما رو توی شبکههای اجتماعی دنبال کنید!
اینستاگرام کلینیک توانبخشی محیا