رفلکس های دوران کودکی

رفلکس‌های دوران

اگرچه ممکن است که یک کودک تازه متولد شده کاملا آسیب پذیر و بی‌دفاع به نظر برسد ، اما در حقیقت نوزادان به چندین و چند ساز و کار دقیق و کارآمد به نام “رفلکس” (بازتاب) مجهز هستند که از آن ها در برابر عوامل خطرساز بیرونی محافظت کرده و نیز به طور همزمان به برقرار ساختن اولین تعاملات ایشان با محیط پیرامون خود و تجربه نخستین حرکاتشان منجر می‌شود.

پس در این مقاله با کلینیک محیا همراه باشید تا همه چیز را در مورد این سلاح نه چندان مخفی کودکان متوجه شوید!

 

بازتاب های شیرخوارگی چه هستند؟

رفلکس مکیدن کودکی

رفلکس های شیرخوارگی که با عنوان رفلکس های دوران نوزادی نیز شناخته می‌شوند ، دسته ای از مکانیسم های فیزیولوژیک بدن می‌باشند که برای بقای کودکان بسیار ضروری هستند.

رفلکس ها درواقع دسته ای از فرآیند های فیزیولوژیکی ناخودآگاه و نسبتا سریعی هستند که در آن ها انقباضات غیر ارادی یک یا چند ماهیچه از بافت عضلانی ، آن هم در پی تحریک قوس رفلکسی توسط محرک هایی مانند نور ، صدا ، لمس قسمتی از پوست نواحی مختلف بدن و حرکات ناگهانی سر ، تنه و یا اندام ها رخ می‌دهند.

 

چرا کارکرد صحیح رفلکس ها در کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است؟

رفلکس کودکی

هر قوس رفلکسی از چندین و چند نورون (یاخته عصبی) بسیار بلند تشکیل می‌شود که گروهی از آن ها وظیفه دریافت و انتقال اثر محرک های شناسایی شده به سیستم اعصاب مرکزی را داشته و گروهی دیگر نيز مسئول بازگرداندن سریع پاسخ های مطلوب از جایگاه مذکور به سمت اندام های مرتبط می‌باشند.

متخصصین کاردرمانی اما با بررسی دقیق وجود و صحت کارکرد رفلکس های شیرخوارگی ، سلامت و عملکرد بهینه سیستم اعصاب مرکزی را در کودک مورد آزمایش قرار می‌دهند.

بنابراین وجود هرگونه اشکال در بروز صحیح پاسخ های مورد انتظار با ایجاد تحریکات ویژه ، ممکن است نشان دهنده اختلالات جدی در سیستم اعصاب مرکزی کودک (از جمله مغز و به ویژه نخاع وی) باشد.

 

رفلکس های شیرخوارگی با یکدیگر چه تفاوت هایی دارند؟

انواع مختلفی از رفلکس ها در نوباوگان دیده می‌شود که حتی ممکن است هنگام تعاملات بازی‌گونه با کودکان نیز متوجه حضور بسیاری از آن ها شوید ؛ تماشای رفلکس ها ممکن است برای اطرافیان کودک لذت بخش و سرگرم کننده نیز باشد.

نکته ای که در این بحث بسیار شایان توجه است ، مدت بروز و از بین رفتن این رفلکس ها می‌باشد که باعث شده مشاهده برخی از آن ها صرفا محدود به بازه زمانی کوتاهی (بعضا چندین ماه) باشد.

در طرف مقابل اما ، ممکن است فعالیت برخی ديگر‌ از رفلکس های دوران شیرخوارگی در قالب ری اکشن ها تا پایان عمر ادامه پیدا کرده و از این نظر با تاثیر گذاری بر روی وضعیت سلامتی انسان از کودکی تا بزرگسالی و پیری ، از اهمیت زیادی برخوردار باشند.

همچنین رفلکس های دوران کودکی در برخی از بزرگسالانی که تجربه ابتلا به سکته مغزی و یا آسیب های مغزی شدید (تروما) را دارند نیز مشاهده می‌شوند.

 

انواع بازتاب های دوران کودکی :

انواع رفلکس های دوران کودکی را بر اساس زمان بروز (و گاها از بین رفتن) می‌توان به شکل زیر طبقه بندی نمود :

• رفلکس های مادرزادی (Congenital)

• رفلکس های اولیه شامل رفلکس های بقای اولیه (Primitive survival reflexes) و رفلکس های پوسچرال اولیه (Primitive postural reflexes)
• ‏رفلکس های ثانویه

 

رفلکس های مادرزادی (دوران شیرخوارگی)

منظور از رفلکس های دوران مادرزادی ، بازتاب هایی هستند که از دوران قبل از تولد نوزاد ، یعنی دوران جنینی نیز وجود داشته و شکل گرفته اند.

به دلیل اهمیت بسیار زیاد این مکانیسم ها در برطرف کردن نیاز های بنیادین و حفاظت هر چه بیشتر از شیرخواران و نوزادان در روز ها و ماه های ابتدایی زندگی ایشان ، فعالیت رفلکس های مادرزادی در دوران پس از تولد نیز ادامه پیدا خواهد کرد.

پس از طی شدن مدت زمان کوتاهی از دوران شیرخوارگی و گذشت نهایتا ۲۴ ماه از نخستین ماه های زندگی کودک ، رفلکس های مادرزادی (شیرخوارگی) کودک از بین رفته و جای خود را به رفلکس های پیچیده تری (انواع اولیه و ثانویه) از مراحل رشد تکاملی در چرخه پیدایش و از بین رفتن بازتاب ها خواهند داد.

در ادامه این مقاله سعی شده است تا برخی از مهم ترین رفلکس های مادرزادی در شیرخواران را به نحوی کاملا خلاصه و کاربردی ارائه داد.

 

• رفلکس مادرزادی Rooting (جست و جو کردن)

رفلکس جست و جو کردن یکی از آن بازتاب های حیاتی است که از انواع دهانی بازتاب ها بشمار می‌رود.
تحریکات لمسی پوست نواحی گونه و لب های شیرخوار با سینه مادر ، باعث فعال شدن قوس رفلکسی شده و پاسخ ایجاد شده این امکان را به شیرخوار می‌دهد که حتی با چشم بسته نیز ، به دنبال منبع تغذیه شیر گشته و آن را در نهایت به‌خوبی پیدا کند. وقتی کودک گرسنه می باشد، این رفلکس خود را بیشتر نشان می دهد. این رفلکس حدود 3-4 ماهگی از بین می رود. حضور این رفلکس نشان دهنده ی سلامت مسیر سیستم عصبی می باشد.

 

• ‏رفلکس های Sucking & Swallowing (مکیدن و بلعیدن)

رفلکس مادرزادی مکیدن

رفلکس های مکیدن و بلعیدن ، مواردی از رفلکس های دهانی بسیار حیاتی می‌باشند که وجود آن‌ها برای وارد شدن شیر به حفره دهانی و بلعیدن آن ، بسیار ضروری است. رفلکس های مکیدن و بلعیدن با هم ظهور پیدا می کنند و حدود 32 تا 36 هفتگی جنینی کامل می شوند. نوزادانی که زود بدنیا می آیند، فاقد این رفلکس ها می باشند و با لوله باید تغذیه شوند.
تحریکات لمسی پوست نواحی داخلی لب ها و حلق و کام ، باعث فعال شدن قوس های رفلکسی مرتبط شده و پاسخ ایجاد شده ، به شکل مکیدن شدید جسم محرک لب و بلعیدن غذای وارد شده به حلق پدیدار می‌گردد.

رفلکس مکیدن از زمانی که نوزاد در رحم است، شروع به تشکیل شدن میکند، حدود 32 هفتگی حاملگی، و تا 36 هفتگی کامل شکل می گیرید. کنترل ارادی بر روی رفلکس از 4 ماهگی شروع می شود و با افزایش سن ارادی تر می شود.

رفلکس بلعیدن همانند رفلکس مکیدن طی رحم تشکیل می شود و بعد از تولد کامل تر می شود. این رفلکس همیشه غیر ارادی می باشد و در تمام مراحل زندگی وجود دارد.

وجود هماهنگی بین این دو رفلکس برای وارد کردن غذا و بلعیدن آن بسیار حیاتی می باشد.

 

• رفلکس Gag (برگرداندن غذا)

یکی از رفلکس های حفاظتی بسیار حیاتی برای شیرخواران ، بازتاب گگ یا برگشت شیر می‌باشد.
در صورتی که میزان حجم شیر دریافت شده توسط شیرخوار بیش از گنجایش معده و دستگاه گوارش او بوده و یا به تازگی عمل تغذیه انجام گرفته باشد ، تحریک قوس رفلکسی منجر به خارج کردن شیر اضافه از طریق انقباضات حلق و زبان و یا بیرون راندن شدید محتویات معده او خواهد شد.

لمس مناطقی مانند کام نرم، عقب زبان و گلو موجب فعال شدن انقباض عضلات عقب گلو و ایجاد حالت اوغ زدن می شود.

این رفلکس از 18.5 هفتگی جنینی وجود دارد. در بعضی از نوزادان این رفلکس خیلی شدید می باشد و موجب می شود حتی موقع خوردن غذا نیز هم احساس خطر کند و غذا را برگردانند.

 

• ‏رفلکس Biting (گاز گرفتن)

رفلکس گاز گرفتن شیرخواران یکی از پیش نیاز های اساسی اعمال ارادی خوردن و نوشیدن آن ها و حرکات عمودی فک مانند جویدن در آینده می‌باشد.
تحریکات لمسی و فشاری بر روی سطح لثه های شیرخوار باعث فعال شدن قوس رفلکسی مرتبط با گاز گرفتن شده و باعث بالا و پایین شدن فک تحتانی در این دسته از کودکان خواهد شد.

شروع این رفلکس از زمان تولد تا 3-5 ماهگی می باشد، و بعد از آن کنترل ارادی حرکات فک را دارد. کنترل این رفلکس در ساقه مغز می باشد.

اگر این رفلکس بیش از حد باقی بماند و در سن نامناسب ادامه پیدا کند، باعث مشکلاتی در تغذیه، کاهش آستانه تحریک آنها و در نتیجه گاز گرفتن های غیر ارادی و مشکلات عمده تکلمی در کودکان می شود.

 

• ‏رفلکس Palmar grasp (چنگ زدن کف‌دستی)

چنگ زدن کف‌دستی

با نگاه کردن به دست‌ های کوچک و مشت شده یک نوزاد، تجربه گرفتن انگشت توسط آن ها احتمالا اولین چیزی خواهد بود که به یاد می‌آورید.
این موضوع ، حاصل از فرآیندی سریع و غیر ارادی در سلسله مراتب رشد تکاملی جسمی شیرخوار بوده که اغلب از قدرت نسبتا بالایی برخوردار است.
تحریکات لمسی و فشاری پوست ناحیه کف دست های شیرخواران ، منجر به فعال شدن قوس رفلکسی مرتبط شده و باعث می‌شود تا شیرخوار ، جسم در حال تماس با کف دست را با قوت زیادی چنگ بزند.
اگرچه این چنگ زدن با نیروی بسیار زیادی انجام می‌شود ، اما بسیار غیر قابل پیش‌بینی بوده و رها کردن جسم نیز به صورت کاملا غیرارادی انجام خواهد شد.

این رفلکس در همان دوران جنینی شروع می شود به طوری که جنین به بند ناف خود چنگ می زند و دست ها را مشت میکند. تا 4 ماهگی این رفلکس وجود دارد و از 3-4 ماهگی به بعد کم کم ارادی می شود.

در آینده ای نزدیک ، با از بین رفتن بازتاب غیرارادی مذکور ، شرایط برای در دست گرفتن ارادی اشیاء میسر گشته و راه برای ایجاد اختیار در جهت کنترل حرکات ماهیچه های پیکری و مخطط در ناحیه دست هموار خواهد شد.
بنابراین رفلکس ها نقش بسزایی در تجریه اولین حرکات و فعالیت های جسمی شیرخواران و نیز تبدیل حرکات ارادی به غیرارادی خواهند داشت.

 

• ‏رفلکس Plantar grasp (چنگ زدن کف‌پایی)

رفلکس چنگ زدن کف‌پایی نیز همانند نوع کف‌دستی آن ، نقش مهمی را در سلسله مراتب رشد تکاملی جسمی دارا است.
تحریکات لمسی در ناحیه کف پا به خصوص ناحیه زیر انگشتان ، منجر به فعال شدن قوس رفلکسی مرتبط با چنگ زدن کف‌پایی شده و باعث خم شدن انگشتان و سطح کف پا به سمت داخل (فلکشن) با هدف گرفتن شی خواهد شد.
پدیدار شدن حرکات پیکری تحت کنترل ارادی مغز در ناحیه اندام تحتانی و همچنین شکل گیری صحیح الگوهای مرتبط با حرکات درشتی مانند راه رفتن ، همگی از مواردی هستند که نشان دهنده اهمیت بالای وجود و بهنجار بودن کارکرد رفلکس چنگ زدن کف‌پایی می‌باشند‌.

این رفلکس از زمان تولد به وجود می آید و طی ماه های اول بسیار قوی می باشد و تا 12-9 ماهگی ادامه دارد. پس از آن این رفلکس باید حذف شود تا کودک بتواند برای ایستادن و راه رفتن و حفظ تعادل خود روی کف پاهایش وزن بیندازد.

 

• رفلکس Startle

این رفلکس یکی از رفلکس های محافظتی شیرخواران می‌باشد که کودک به مرور زمان می‌بایست علی‌رغم فعال شدن این رفلکس، شدت بروز و تاثیر آن را کنترل کند.

در غیر این صورت اما، کودک ممکن است ترس نسبتا زیادی را در طی انجام بعضی فعالیت ها و حضور در برخی از مکان ها تجربه کند.

وارد شدن ضربه ای آرام به پوست ناحیه جناغ یا بین دو ابرو، ایجاد یک صدای ناگهانی در حالت طاقباز و حتی نور های روشن با شدت زیاد باعث تحریک این قوس رفلکسی شده و پاسخ آن به شکل ترسیدن، گریه کردن و پلک زدن مکرر همراه با باز شدن(اکستنشن) اندام فوقانی و تحتانی می‌باشد. این رفلکس در 7 الی ده ماهگی وجود دارد.

 

• رفلکس Moro

تشخیص دادن پاسخ حاصل از این رفلکس و رفلکس Startle کمی دشوار به نظر می‌رسد.

ایجاد صدایی ناگهانی، رها کردن سر کودک از فاصله ۲ الی ۳ سانتی متری در حالت طاقباز به پشت و همچنین رها کردن دو دست کودک در حالتی که او را از سطح زمین کمی بالاتر آورده ایم تحریک کننده این رفلکس می‌باشد، پاسخ ایجاد شده نیز به شکل باز و دور کردن اندام فوقانی و دست ها خود را نشان می‌دهد.

این رفلکس تا سه الی چهار ماهگی در کودک دیده می شود اما به تدریج کم رنگ می شود.

 

رفکس Glabellar :

در شیرخواران وقتی با یک انگشت به تیغه بینی بین دو ابرو در ناحیه پیشانی ضربه تکراری می زنیم، در چند ضربه اول شیرخوار تند تند پلک می زند و پس از آن آرام چشمهایش را می بندد و دیگر احساس خطر نمی کند.

این رفلکس حدود 32 هفتگی بوجود می آید.

ار نظر بالینی در بیماری پارکینسون این رفلکس مهار نمی شود و هرچه قدر ما ضربه بزنیم او به پلک زدن ادامه می دهد.

رفلکس Doll’s eye (چشم عروسکی):

وقتی سر یک شیرخوار را آرام می چرخانید مثل یک عروسک چشم هایش را باز می کند و دیر با ما همراه می شود مثلا وقتی سر فرد را به سمت راست میچرخانید چشم ها همچنان سمت چپ مانده است و با تاخیر می اید.

اما اگر چشم ها پس از حرکت وسط باشند و به ترتیب بالا حرکت نکنند غیر طبیعی است.

 

• رفلکس Stepping (گام برداشتن)

شاید برای شما هم حیرت انگیز باشد وقتی برای نخستین بار متوجه شوید که شیرخواران در همان روز های ابتدایی پس از تولد، راه رفتن را به خوبی تمرین می‌کند!

تماس کف پاهای نوزاد با زمین در حالتی که زیر بغل او با دو دست گرفته شده باشد، موجب بروز پاسخی خواهد شد که تداعی کننده عمل راه رفتن می‌باشد و از این نظر جالب توجه خواهد بود.

شایان ذکر است که‌ رفلکس گام برداشتن شیرخوار با گذشت حدودا چهار ماه از نخستین روز های ابتدایی زندگی وی از بین رفته و با نزدیک شدن کودک به پایان نخستین سال زندگی خود، تلاش برای ایستادن و راه رفتن از سر گرفته خواهد شد.

بنابراین پاسخ ایجاد شده توسط این رفلکس به هیچ عنوان برای تحمل وزن و برقراری تعادل شیرخوار بر روی اندام تحتانی خود کافی نبوده و از این نظر صرفا شباهت پاسخ مذکور با عمل راه رفتن مسبب شیوه نام گذاری آن می‌باشد.

 

• رفلکس Galant

کنترل صحیح حرکات تنه در انسان تا حد زیادی منوط به پیدایش، کارکرد و البته از بین رفتن بهنجار و بهنگام رفلکس ها در دوران شیرخوارگی می‌باشد.

وقتی کودک روی شکم به حالت پرون است، تحریک این قوس رفلکسی در اثر لمس یکطرفه پوست نواحی اطراف ستون مهره اتفاق افتاده و پاسخ ایجاد شده به صورت افزایش تون فلکسوری تنه در جهت موافق و خم شدن کمر به همان سمت می‌شود. تا حدود دو ماهگی وجود دارد.

باید تحریک هر دو طرف ستون مهره ها تست شود تا از سلامت مسیر های دو طرف اطمینان حاصل کنیم.

من جمله عوارض عدم پیدایش و یا از بین رفتن نابهنجار این رفلکس، عدم موفقیت در کنترل پاسچرال صحیح تنه در آینده خواهد بود.

 

• رفلکس Babinski

چه‌بسا ایستادن و راه‌رفتن یک فرد بزرگسال، امری بسیار ساده و ابتدایی به نظر برسد، اما رفلکس های گوناگونی در پیدایش نخستصین تجارب حرکتی اندام تحتانی و ایجاد تسلط بر روی آن تاثیر گذار می‌باشند.

این رفلکس با تحریک نواحی سمت خارجی کف از پاشنه تا انگشتان توسط یک شی کمی نوک باریک و کند، فعال شده و پاسخی را مبنی بر دور کردن و فاصله دادن انگشتان پا تولید خواهد کرد.

این رفلکس با سپری شدن حدود ۹ ماه از تولد شیرخوار(در بعضی مواقع تا دوسالگی نیز ممکن است دیده شود)، از بین رفته و مشاهده آن در فواصل زمانی پس از بازه سنی مذکور، نشان دهنده آسیب مسیر عصبی هرمی و مشکلات نورولوژیک نسبتا جدی است.

پس از دو سالگی پاسخ به این رفلکس برعکس می شود و در بزرگسالان انگشتان جمع می شوند.

 

• رفلکس Magnet

خم کردن اندام تحتانی کودک به کمک لمس و گرفتن کف پای وی (فلکشن نسبی مفاصل مچ پا، زانو و لگن) باعث تحریک این قوس رفلکسی شده و در نتیجه پاسخی مبنی بر باز شدن مفاصل ذکر شده و صاف شدن تدریجی پا برای دور کردن شی محرک دریافت خواهد شد. در یک تا دو ماه اول این رفلکس مشاهده می شود.

این رفلکس نیز در سلسله مراتب رشد تکاملی درشت در اندام تحتانی و به‌دست گرفتن کنترل ارادی پا و تشکیل الگوی صحیح راه رفتن، نقش بسزایی را بازی می‌کند.

 

آیا مشاهده بازتاب های شیرخوارگی به همین سادگی است؟

آیا مشاهده بازتاب های شیرخوارگی به همین سادگی است؟

هرچند که وجود رفلکس های دوران کودکی را به حالاتی غیرارادی نسبت داده اند که شیرخواران تازه متولد شده تقریبا هيچگونه کنترلی بر روی ارائه واکنش های حاصل از آن ها نخواهند داشت ، با این وجود مشاهده پاسخ های بازتابی در مواقعی که کودک به شدت در خواب‌آلودگی و گیجی به سر برده و یا خستگی جسمی زیادی را متحمل شده باشد ، به درستی امکان پذیر نیست.

همچنین صحت و سقم نتایج ارزیابی بر روی بازتاب های دوران شیرخوارگی را منوط به تکرار آزمایش بر روی آزمودنی به دفعات و نیز ثبت پاسخ های ضعیف تر دانسته اند.

این بدان معناست که با وجود بهنجار بودن قوس رفلکسی و تحریک اعمال شده بر روی کودک ، ممکن است پاسخ ایجاد شده را بسیار ضعیف تر از حد انتظار دریافت کرده و نباید انتظار وقوع حرکات و واکنش های بسیار واضح و تغلیظ شده (اگزجره) در حرکات مفاصل و رفتار ها و عواطف کودک را داشت.

بنابراین عده اندکی از متخصصین حوزه سلامت را تنها افراد دارای صلاحیتی دانسته اند که شایستگی ارزیابی و مداخله در حیطه رفلکس های (بازتاب های) دوران شیرخوارگی و نوباوگی را داشته و می‌توانند در این‌باره به دقت اظهار نظر کنند.

بعضی از این فارغ التحصیلان عبارت اند از :

• پزشکان اطفال
• ‏پزشکان مغز و اعصاب
• ‏متخصصین کاردرمانی

 

ما رو در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید!

اینستاگرام کلینیک توانبخشی محیا

دیدگاهتان را بنویسید

اشتراک گذاری:

اشتراک گذاری:

فهرست

آخرین مطالب