You are currently viewing توالی رشد

توالی رشد

در این  مقاله از سری مقاله های کلینیک مهیا قصد داریم تا به ادامه

مبحث توالی رشد در کودکان بپردازیم:

نقش سیستم های حسی

نوزادان 60 ساعته می توانند به سمت منبع نور متمایل شده یا یک

شی متحرک را تعقیب کنند.به نظر می رسد که این حرکات جهت دار،

بخشی از فرم کلی کنترل پاسچر باشد که سر و تمام بدن را شامل

می شود.

واکنش های پاسچرال بینایی چه موقع در کودک ظاهر می شود؟

برای پاسخ به این سوال،Jouen،کودکان زودرس (22 تا 34 هفته

حاملگی)را انتخاب کرده و راستای سر را با و بدون فیدبک بینایی

بررسی کرد.وی دریافت که بدون بینایی،سر نوزادان در خط وسط

قرار میگرفت.بنابراین،حداقل 22 تا 34 هفتگی،کنترل ابتدائی سر

با استفاده از بینایی شروع می شود.

در یک آزمایش دیگر،نوزادان را در یک اتاقک قرار دادند که در آنها

خطوطی به جلو و عقب حرکت می کرد و واکنشهای وضعیتی،

توسط بالش های حساس به فشار که در پشت نوزاد قرار داده

شده بود اندازه گیری شد.نوزادان در واکنش به نور،وضعیت سر

خود را تطابق می دادند.مثلا وقتی طرح های بینایی به سمت

عقب حرکت میکرد مانند حالتی که سر کودک به جلو خم شده

سرشان را به صورت جبران به عقب حرکت میدادند که با پیشرفت

سن،میزان این حرکات جبرانی کمتر می شود.

سیستم حسی

رابطه تئوری رفلکس ها تئوری سیستم ها  در کنترل سر

تئوری رفلکسی_سلسه مراتبی معتقد است که هماهنگی بینایی

حرکتی تقریبا در 2 ماهگی ظاهر می شود و در نتیجه بلوغ واکنش

های صاف کننده و چشمی است.تئوری سیستم ها معتقد است

که نقشه پایه بینایی_وضعیتی در زمان تولد وجود دارد و با شروع

حرکات،قوانین بهتری را برای طرح ریزی اطلاعات بینایی حرکت

تحصیل میکند.بر اساس مدل رفلکسی،رفلکس لاندوکه نیاز به

تکمیل واکنش های صاف کننده دارد تا حدود 4تا 6 ماهگی ظاهر

نمی شود که با یافته های جوئن که معتقد است طرح سیستم

های چندگانه به عمل است. این نوع طراحی حسی به حسی

و حسی حرکتی،شسروع نمایه های درونی عصبی است

که برای وضعیت هماهنگ لازم است.

2)نشستن مستقل

برای نشستن مستقل و کنترل تنه لازم است که کودک بر

نوسان های خود به خودی سر و تنه غلبه کرده و به اختلالات

تعادل پاسخ دهد.این امر،نیازمند هماهنگی اطلاعات حسی

حرکتی این دو سگمان نسبت به هم برای کنترل وضعیت است.

هماهنگی حرکتی

با پیدایش نشستن مستقل،کودکان توانایی کنترل نوسانات

تنه و گردن را به دست می آورند.این امر در حدود 6تا 7 ماهگی

اتفاق می افتد.برای آزمون فعالیت عضلات سر و تنه،کودکان

2تا 8 ماهه را بر روی صفحه متحرک که به سمت جلو وعقب

حرکت میکردند قرار داده و فعالیت عضلانی را با EMG ثبت

نمودند.نوزادان 2 ماهه واکنش خاصی را نشان ندادند اما در

کودکان 3 تا 4 ماهه در 40 تا 60% زمان،واکنش هایی در

عضلات گردن وجود داشت.با شروع 5 ماهگی که شروع

نشستن مستقل است در پاسخ به حرکات صفحه در 40%

زمان آزمایش،فعالیت هماهنگ پوسچرال در عضلات گردن

و تنه فعالیت هماهنگ و موثری داشتند.همچنین یک تحقیق

دیگر نشان داد که سینرژی های عضلانی پاسچرال ناشی

از حرکت صفحه که باعث نوسان بدن به جلو می شدند

قوی تر بود.این امر ممکن است در نتیجه بزرگ بودن سطح

اتکا در جهت رو به جلو کودکان نشسته باشد.بنابراین در شش

ماهگی،نوزاد با تکیه بسیار کمی می نشیند و از هفت ماهگی

میتواند بدون تکیه بنشیند و در 8 ماهگی میتواند حالت نشسته

را بدون تکیه برای چند دقیقه حفظ کند.

نقش سیستم های حسی

تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که تازه نشستن را یاد گرفته اند

متکی به اطلاعات بینایی برای حفظ وضعیت دینامیک خود هستند

و با افزایش سن،این وابستگی کاهش یافته و در نشستن مستقل،

بیشتر به آورانهای حس پیگیری تکیه می کنند.وال کوت و همکارانش

دریافتند که قطع تحریکات بینایی باعث قطع الگوهای فعالیت عضلانی

در پاسخ به حرکت صفحه زیر کودک نمشود.آنها به این نتیجه رسیدند

که در کودکانی که تازه نشستن را یاد گرفته اند و از اطلاعات بینایی

استفاده نمیکنند،سیستمای حس پیکری و وسیتبولار قادر به تحریک

وضعیتی در پاسخ به اختلالات نشستن هستند.

سوال اینجاست که در کودکان،در پاسخ به بر هم خوردن تعادل،

سیستم اصلی کنترل کننده ی وضعیت کدام است؟مشخص شده

است که در حالت نشسته،واکنش های پاسچرال عمدتا توسط

اطلاعات سیستم های بینایی و وسیتبولار.کودکان برای کنترل پاسچر

ابتدا ارتباط بین اطلاعات و عضلات گردن را طراحی و بتدریج با شروع

نشستن مستقل،این ارتباط به عضلات تنه گسترش پیدا می کند.

مقایسه تئوری رفلکس ها با تئوری سیستم ها در

نشستن مستقل

تحقیقات اخیر نشان می دهد که توانایی کودک در جهت دادن

تنه نسبت به سر و سطح اتکا در حدود 6تا 8 ماهگی رخ می دهد

که همزمان با پیدایش نشستن مستقل است. این نتایج،مشابه

یافته های حاصل از تئوری رفلکسی_سلسله مراتبی است

که کنترل بدن با بلوغواکنش های صاف کننده گردن و تنه در

حدود 6 ماهگی ظاهر میشود. در حالیکه مرسوم است که این

واکنش ها را برای توضیحغلتیدن بکار میبرند ا آنها را همانطور

که مگنوس انجام داده بود برای توضیح اثرشان بر روی جهت بدن

نسبت به سر و نسبت سطح اتکا انتخاب کردیم.

بنابراین این دو تئوری در مورد ظهور کنترل تنه توافق وجود دارد

اما در توضیح زیر بنایی این رفتارها اختلاف وجود دارد.

3)انتقال به ایستادن مستقل

در طی فرآیند یادگیری ایستادن مستقل،کودکان بایستی چند نکته

را یاد بگیرند:

1_به دلیل کاهش محدوده ثبات نسبت به حالت نشسته،حفظ تعادل

در حالت ایستاده کاهش یلبد.

2_بواسطه اضافه شدن مفاصل ران و ساق به سر و تنه،کنترل درچات

آزادی اضافی ضرورت پیدا می کند.

هماهنگی حرکتی

نقش قدرت یک عامل تعیین کننده اولیه در پیدایش راه رفتن مستقل،

رشد کافی قدرت عضلانی است.مشخص شده است که در 6 ماهگی،

کودکان می توانند نیرویی بیش از نیروی وزن بدنشان تولید کنند و لذا

توانایی حمایت وزن بدن بر علیه جاذبه در حالت ایستاده، قبل از پیدایش

ایستادن اتفاق می افتد و بنابر این قدرت عضلانی در کودکان برای ظهور

کنترل پاسچر،احتمالا عامل محدود کننده عمده ای نیست.

نقش سیستم حسی

مشخص شده است که نقشه بینایی برای عضلات کنترل کننده پاسچر

ایستاده در حدود 5تا 6 ماهگی قبل از نقشه سیستم حسی پیکری و

خیلی قبل از اینکه کودک تجربه ایستادن داشته باشد.طرح ریزی

می کند. برای امتحان نقش سیستم بینایی،کودکان در سنین مختلف

را در یک اتاقک متحرک در کودکانی بود که بطور مستقل تازه شروع به

راه رفتن کرده و حداقل آن  در کودکانی بود که تجربه راه رفتن داشتند.

این اطلاعات مهم نشان میدهد که سیستم بینایی،زودتر از سیستم

حسن پیگیری ،پاسخ های پاسچرال منظمی را ایجاد می کند.

ما رو در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام ما 

گروه توانبخشی-آموزشی محیا

دیدگاهتان را بنویسید